جدول جو
جدول جو

معنی فخرآباد بالا - جستجوی لغت در جدول جو

فخرآباد بالا
(فَ دِ)
دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد واقع در 34 هزارگزی شمال خاوری اشترینان کنار راه مالرو کلان به کله. ناحیه ای است کوهستانی سردسیر که دارای 263 تن سکنه میباشد. آب آنجا از قنات مشروب میشود. محصول آنجا غلات است. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ دِ)
دهی است از دهستان بویراحمدگرمسیری بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان. واقع در کنارراه شوسه آرو به بهبهان. آب آن از رود خانه خیرآبادو راه آن اتومبیل رو است. ساکنان از طایفۀ بویراحمدگرمسیری اند و در آنجا دو پل مخروبۀ قدیمی و یک چاپارخانه وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
دهی است از دهستان خبر بخش بافت شهرستان سیرجان که در66 هزارگزی جنوب باختری بافت قرار دارد. جایی کوهستانی، سردسیر و دارای 50 تن سکنه است. آب آنجا از قنات و محصول عمده اش غلات و حبوب، و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(نَ دِ)
دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور. در 12 هزارگزی مشرق فدیشه، در جلگۀ معتدل هوائی واقع است و 114 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا